کافی ست دلت بهار باشد ...
از اشک تو سبز می شود خار ...
از خنده ات آب می شود برف...
در دست تو لانه می کند سار ...
کافی ست بخواهی ...
آسمان را بر اسب سیاه شب، سواره...
دست تو به ماه می رسد ...
باز از پنجره می چکد، ستاره....
بذر از تو و صد جوانه از من...
کافی ست که با زمین بگویی ...
سرخ ترین عاشق از تو سرسبز ترین ترانه از من ...
کافی ست که وقت پرکشیدن ...
در چشم تو انتظار باشد ...
کافی ست بخوانی آسمان را...
****یا اینکه دلت بهار باشد*****
زن زیباست...
چه آن زمان که از فرط خستگی چهره اش درهم است...چه آن زمان که ...
خو را می آراید از پس همه خستگیهایش
چه آن زمان که فریاد می زند برسرت
و تو فقط حرکت زیبای لبهایش را می بینی...
چه آن زمان که کودکی جانش را به لبانش رسانده و دست بر پیشانی زده و لبخند می زند...
زن زیباست... آن زمانی که...
خسته از همه تهمت ها و نابرابریها
باز فراموشش نمی شود
که مادر است...همسر است...
زن زیباست
زمانی که لطافت جسم و روحش را توامان درک کردی...
زمانی که خرامیدنش را بین بازوانت فهمیدی...
زمانی که نداشته های خودت را به حساب ضعفش نگذاشتی
آری زن زیباست...اگر بفهمی...
❤تقدیم به تمام مادران و زنان سرزمینم
:: موضوعات مرتبط:
بانوان , ,
:: بازدید از این مطلب : 507